شاد بودن و شاد زیستن نشانه امیدواری به آینده است نشانگر این است که علیرغم همه رنجها،غمها و تنگناها به فردا سلامی دگر خواهیم داد. وقتی می خندی تمام کائنات به پراکنش انرژی مثبت تو خوش آمد می گوید من و تو اگر با هم و برای هم شادی نکنیم نهانخانه وجودمان را نامحرمان با غم پر می کنند. شاد بودن و شاد زیستن حق مسلم ماست. پس بیایید با لبخند زدن به همدیگر شاد زیستن را همگانی کنیم.

با توجه به میدانی که خشونت و ستمگری در جامعه برای خشونتگری و ستمگری  می گشاید، میان آن و واقعیت جامعه نیز مرز می کشیم، جامعه خشن نمی تواند مدنیت استواری داشته باشد. لازمه بر پایه جامعه مدنی دعوت جامعه به رواداری و پرهیز از خشونت است. تحول فرهنگی لازم است که جانمایه آن شاد زیستن است.

اگر قرار باشد برای کشوری قانون اساسی در یک جامعه وضع شود که متضمن سعادت و آزادی افراد آن و مردمی بودن دولت آن باشد، آن قانون را به باور من می توان این گونه تقریر کرد:

ملت حق دارد شاد باشد. ملت شاد ملت آزادیخواه است، ملت صلحدوست است، در همبستگی است، در فقرزدایی و تولیدات، در فرهیختگی است، در هنرمندی است، در حفظ طبیعت است، در تندرستی و ورزیدگی است.

تاریخ ما، تاریخ آمد و شد عصبیتهاست، و از این رو تاریخی سوگوار است، ما غمزده ایم : زندگیمان سخت است و با سخت گرفتن به خود و دیگران سختی آن را دو چندان می کنیم، جدی هستیم، بدون آنکه جدیت داشته باشیم، سردرگریبان داریم و گره برجبین، بی آنکه فکور باشیم، سرکوب میل زندگی و شادی به زهدی و ریایی.

نوجوانی را در نظر بگیرید که یاد می گیرد، در خانه این باشد و در مدرسه آن، انسانی که از کودکی در فن نقاب به چهره زدن تعلیم می گیرد، در برابر پدر سخت گیری که عقده های خود را با شلاق بر پیکر او خالی می کند، نقش سازی می کند، به معلم دروغ می گوید، در حرف از او تبعیت می کند و در دل به او دشنام می­­گوید می خواهد بدود، بخندد، برقصد و شادی کند، اما عرصه ای فراهم نیست، خندیدن ممنوع است، ممنوع هم نباشد سبکسری تلقی می شود. به عنوان پسر به دختر همسایه و به عنوان دختر به پسر همسایه دزدکی نگاه می کند، به جای آنکه او لبخند بزند، به او اخم و تخم می کند، بی آنکه بداند چرا، شرمسار است، شرمسار از خود و جوانی خود.

اصلاح اخلاقی در گروه شادی آن است، مسولیت های اجتماعی را بر عهده آنانی بگذارید که عقده ای ندارند، خودشانند، راحتند، به کسی کینه ای ندارند، می توانند بخندند و دیگران را بخندانند. اگر چنین شود بسیاری از فسادها از میان خواهد رفت.